جدول جو
جدول جو

معنی دله دوسن - جستجوی لغت در جدول جو

دله دوسن
زمان دانه بستن گندم و برنج
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ لَ / لِ)
درد گلو. (برهان) (آنندراج). سرفه. (جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). از این بیت معلوم می شود غیر سرفه است که میرذوقی گفته است همانا درد گلو را گفته اند. (آنندراج) :
سرفه گر باشدت و گر گله دوست
حق شفا میدهد مکن گله دوست.
(آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(لَ لِ)
نام موضعی به سدن رستاق مازندران. (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 80 و 125)
لغت نامه دهخدا
(گَ لَ دِ هْ)
دهی است از دهستان اندرود بخش مرکزی شهرستان ساری که در 2500گزی شمال خاوری ساری واقعشده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 365 تن است. آب آنجا از رود خانه تجن تأمین میشود. محصول آن برنج، توتون، سیگار، پنبه، غلات، صیفی و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان شبانکاره بخش برازجان شهرستان بوشهر. واقع در 42هزارگزی باختر برازجان و کنار رود خانه شور با 150 تن سکنه. آب آن از چاه وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ دَ)
دهی است از دهستان پیشخور بخش رزن شهرستان همدان. واقع در 44هزارگزی جنوب خاوری رزن. سکنۀ آن 188 تن. آب آن از رودخانه تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گله دوست
تصویر گله دوست
درد گلو
فرهنگ لغت هوشیار
از روستاهای سدن رستاق واقع در استرآباد
فرهنگ گویش مازندرانی
ابزار و وسایل برای بلند کردن یا بالا بردن اجسام
فرهنگ گویش مازندرانی
پل بستن رسم ویژه ای به هنگام بردن عروس به خانه ی داماد که
فرهنگ گویش مازندرانی
دل بستن، عشق ورزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دانه بستن
فرهنگ گویش مازندرانی
مهمان ناخوانده شدندر اصطلاح لنگر انداختن در خانه ی کسی
فرهنگ گویش مازندرانی
سر رسیدن، ناخودآگاه وارد شدن، میان حرف دیگران پریدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بی قید، لاابالی
فرهنگ گویش مازندرانی
نسبت دروغ به کسی دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
دانه بستن برخی از محصولات مانند سیر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع اندرود منطقه ی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی